خــاطــرات کـودکـی { ورود تلویزیون در گازرخان }
یک روز خبری عجیب در گازرخان پیچید . خبری که اگر بخواهیم با اخبار امروز مقایسه کنیم می توان گفت با خبر پرتاب ماهواره امید برابری میکرد . و آن خبر خریدن تلویزیون توسط آقای باقر آقایی و آوردن آن در گازرخان بود . من یکی که دیگر طاقت نداشتم فورا خودم را به خانه آنها که نزدیک خانه ما هم بود رساندم و از پسرش رفیع که تقریبا از نظر سن کمی از ما بزرگتر بود و همیشه در بازی قرقرک چرخونی از ما میبرد و هر چی خرما تخم ( هسته خرما ) جمع میکردیم نصیب او میشد خواستم تا تلویزیون را به ما نشان بدهد .